امنیت شغلی در تئاتر یک شوخی است
اصغر همت من که به اصطلاح نماینده خانه تئاتر و کارگروه قرارداد تیپ هستم، در دیدار با مسئولان و مدیران فرهنگی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی اعلام کردم که این بودجه ...
- اصغر همت
-
من که به اصطلاح نماینده خانه تئاتر و کارگروه قرارداد تیپ هستم، در دیدار با مسئولان و مدیران فرهنگی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی اعلام کردم که این بودجه فعلی بسیار اندک است و اگر 40 تا 50 برابر هم شود، بازهم از نظر امنیت شغلی دردی را دوا نمیکند. این دستمزد خرج تاکسی و رفت و آمد آنهاست. اگر هنرمند تئاتر بتواند شانس بیاورد و جای دیگر درآمد داشته باشد، آن وقت مطمئن است گلیمش را از آب خواهد کشید وگرنه هیچ اعتماد و اعتباری به درآمد در تئاتر نیست. این هم مصیبتی است که بیش از 50 سال گریبان اهل تئاتر را گرفته است.
این شرایط شاید به خاطر روحیه تئاتریهاست که خودشان را با آن وفق میدهند. به هر حال به هر شکل میخواهیم تئاتر کار کنیم. بهای آن را متاسفانه با پذیرش هر نوع شرایط نامطلوبی پرداختهایم. با این بودجه نمیتوان انتظاری برای امنیت شغلی اهل تئاتر متصور شد. این دستمزد در واقع چیزی شبیه اوردر غذا و دسر است؛ یعنی اصلا غذای اصلی نمیشود. به نظرم اگر همینطور پیش برود امیدی به نجاتش هم نباشد چون مسئولان ما یا به تئاتر اهمیت نمیدهند یا آن را نمیفهمند. اگر هم بفهمند آن را پیچدهاش میکنند و درواقع حق مطلب را ادا نمیکنند. اگر به کمیسیونهای فرهنگی در تمام دورهها مراجعه کرده باشید، حتی یک نفر هم علاقهمند به تئاتر در میانشان نبوده است. زمانی که خانه تئاتر بودم، از ایرج راد شنیدم که خانم رهبر دلسوز تئاتر است اما او به تنهایی در مجلس نمیتوانست کاری انجام بدهد. به همین خاطر امنیت شغلی در تئاتر یک شوخی است. اگر به گذشته برگردیم حدود 10سال پیش اولینبار قرارداد تیپ را نوشتیم. آن زمان بودجه تئاتر مملکت 400میلیون تومان بود. ارقامی را پیشنهاد دادیم که امروز بعد از 10 سال همان مبالغ را به ما میپردازند، در حالی که بودجه تئاتر 18میلیارد تومان شده است که باز هم رقم قابل توجهی نیست. ما آن را در زمان مدیریت حسین پارسایی یعنی شش سال پیش تصویب کردیم. دوستان کف مبلغ پیشنهادی ما را بهعنوان سقف، تصویب کردند و قرار بود هر سال مبلغ قراردادها متناسب با نرخ تورم افزایش پیدا کند اما هرگز این اتفاق نیفتاد و جالب است مدیران مدعی هستند قرارداد تیپ را اجرا میکنند، در حالی که هرگز در طول این سالها چنین نکردهاند.
تا اینکه تیرماه سال 91 من اعتراض خود را به دستمزدم برای بازی در نمایش «خرس» اعلام کردم. ما هر سال حدود 30درصد تورم داریم و این رقم باید به ازای هر سال در افزایش دستمزدها حساب شود. بنابراین از مردادماه جلساتی را با مدیران گذاشتهایم و از آنان خواستیم که حداقل افزایش بودجه را اعلام کنند. این حداقل یعنی افزایش صددرصدی قرارداد تیپ که متاسفانه هنوز هم چیزی اعلام نشده است. فکر نکنم در نیمه اول سال 92 هم با توجه به شرایط فعلی چیزی تغییر کند. باید منتظر بمانیم تا همه چیز مطلوب شود. از ما که گذشت امیدوارم برای نسلهای بعدی تئاتری اتفاق بایستهای بیفتد. ما که هیچ خیر مادی از تئاتر نبردهایم. امیدوارم که بعدها بهتر بشود. بله، ما اعتبار و حیثیت خود را از تئاتر داریم و به آن هم میبالیم و برای همین هم هنوز تئاتری باقی ماندهایم. شاید بهتر باشد تمام آنهایی که مسئولیت فرهنگی و هنری را میپذیرند، چهار کلمه عمیق از این فضا درک کرده باشند و زبان اهلش را بفهمند. آنان باید از سابقه تاریخی و اهمیت تئاتر باخبر باشند چراکه اگر تئاتر بااهمیت نبود، کنار هر کلیسا یک سالن تئاتر نمیساختند. خوب فهمیدهاند که تئاتر برای فرهنگ یک جامعه ضرورت است و باید باشد. حالا برای ما هم سوءتفاهم پیش نیاید، به همین دلیل بارز نیاز به تئاتر داریم و برای استقرار آن نیاز به همه گونه حمایت و توجه است. مدیران تئاتری باید بدانند که تئاتر نیاز به بودجه دارد و این بودجه هم باید صرف هنرمندان و دیگر نیازهای الزامیاش شود.
خوشبختانه استعداد زیادی در تئاتر داریم و همه هم مشتاق کار کردن هستند اما تداوم این کار نیاز به بودجه دارد و قرارداد تیپ در شکل درستش زمینهساز یک اتفاق مهم خواهد شد. اما این دیگر جزو محالات شده چراکه الان نمیتوانیم تصور کنیم برای آینده پیش رو چه اتفاقی بیفتد. امیدوارم تمام سوءتفاهمها برطرف شود و ما هم بتوانیم بقبولانیم که تئاتر هم جزیی از زندگی پیشرفته است و باید باشد. - بهار