دوشنبه, ۱۸ اسفند, ۱۳۹۹ - Monday, 8 March, 2021
مشکل امروز تئاتر تماشاگر نیست
همانطور که بسیاری از هنرمندان شایسته تئاتری به سینما رفتهاند، اشکالی ندارد از سینما هم کسی وارد تئاتر شود، اما این حضور به صرف گیشه داشتن دلیل موجه و انتخاب درستی نیست. شاید در حد و حدودی جواب گیشه و هزینهها را بدهد اما این دیگر جریانساز نمیکند و نمیتواند تئاتر را جلو ببرد و حرکتی را در آن ایجاد بکند. با تمام این احوال تماشاگر به طرف سالنهای تئاتر میآید.
-
ایرج راد، بازیگر، کارگردان و در حال حاضر مدیرعامل خانه تئاتر است. با او درباره مشکلات و مصائب تئاتر سخن گفتهایم. راد با نگاهی مثبت و دوراندیش بر آن است تا ما را با امید با این دشواریها همسو کند.
در حال حاضر خانه تئاتر با چه مشکلاتی دست به گریبان است؟
ما در حال حاضر بودجه چندانی نداریم، به طوری که از ابتدای سال تا حال حاضر، حدود هفت ماه هیچ پرداختی طبق تفاهمنامهای که با معاونت هنری صورت گرفت، نداشتیم و بعد از آن نیز پرداختها به صورت مبالغ خرد بوده است.
این پرداختها چه مقدار است؟
90میلیون تومان از معاونت هنری دریافت کردهایم، اما در تفاهمنامه این مبلغ 200میلیون تومان است. حدود یکچهارم این مبلغ مربوط به مسابقه ادبیات نمایشی، قبلا برآورد و پیشبینی شده است. بقیه هم مربوط به برنامههایی است که در تفاهمنامه به توافق رسیدهایم. این تفاهمنامه هم براساس بندبند اساسنامه خانه تئاتر است. اینها شامل بخشهای مختلفی مانند بزرگداشت روز جهانی تئاتر است که در اردیبهشتماه برگزار میشود. مسائل پرسنلی خانه تئاتر و کلاسهای مختلفی که برگزار میکنیم، از کلاس زبان انگلیسی تا کارگاههایی که انجمنهای مختلف بنابر نیازهایشان برگزار میکنند، جلسات نمایشنامهخوانی، انتشارات که کتاب و خبرنامه را دربر میگیرد نیز جزو این فهرست به شمار میرود. طبیعی است که ما وقتی پول داشته باشیم کارهایمان را گستردهتر انجام میدهیم و وقتی هم نداشته باشیم، دست و پایمان بسته و کارهایمان کمتر میشود. امسال یک شماره مجله در ارتباط با انجمن بازیگران چاپ کردهایم و چاپ کتاب هم بیش از چند شماره نبوده است. به هر حال درگذشت برخی از عزیزان هزینههایی را دربرمیگیرد. به اضافه هزینههایی که مجامع عمومی و نشستهای انجمنها و بزرگداشتها در بردارد. متاسفانه برخی از بیماران خانه تئاتر بیماریشان هزینههای بالایی دارد. تمام سعیمان همواره این بوده که کمکهایی را از جاهایی بگیریم، به صورت مسکن به این عزیزان بدهیم و اینها پاسخگوی نیازهای ما نیست. علاوه بر آن نحوه پرداختها قابل پیشبینی نیست و این نظم ما را بر هم میریزد. برای مثال در حال حاضر نگران پرداخت حقوق اسفندماه کارکنان خانه تئاتر هستم.
در زمینه مسائل صنفی چه مشکلاتی را پیش روی داشتهاید؟
همواره سعی کردهایم که از حق و حقوق اعضا حمایت کنیم. کما اینکه امسال اعلام کردیم که چرا بخشی از مطالبات قرارداد تیپ را واگذار به گیشه میکنند. گیشه مسائل خاص خودش را دارد. اگر بخواهیم به آن طریق عمل بکنیم باید جوابگو باشد.
چه زمینههایی باید فراهم بشود؟
نخستین زمینه اطلاعرسانی است. باید تبلیغات و اطلاعرسانی صورت گیرد تا مردم خبردار شوند که چه آثاری روی صحنه هستند. بهخصوص اینکه نمایشها امکان پخش تیزر تبلیغاتی را ندارند و گاهی تنها به شکل خبر در تلویزیون به کارها پرداخته میشود. این خبرها هم در ساعات خوبی پخش نمیشود. یعنی این خبرها هم تاثیر ندارند. در حال حاضر نیاز به انجام مباحث دنبالهدار، نقد و گفتوگو هست. این کار در برخی از مطبوعات انجام میشود ولی شکل گستردهای ندارد. همچنین باید در اختیار گروهها امکانات سختافزاری مثل سالن قرار گیرد تا آنها تمرین و اجرا کنند. از نظر مالی هم افراد گروه باید تامین باشند تا بتوانند به طور مستمر کار کنند. آن موقع است که یک گروه میتواند تماشاگر خاص خود را پیدا کند و ارتباط این تماشاگران با گروه، یک ارتباط متقابل شود. همانطور که توقع تماشاگر بالا میرود، گروه هم مجبور است حد خودش را بالاتر ببرد و در ارتباط با تماشاگر بهتر عمل کند. ولی وقتی گروه نیست، هیچ کدام از این اتفاقها رخ نمیدهد. به گروهها دو سال یکبار هم نوبت کاری نمیرسد و به صورت پراکنده کار میشود. بهطور طبیعی شما نمیتوانید یک حرکت بسیار رو به رشد و قابل قبولی را از جانب هنرمند تئاتر ببینید، مگر آنکه زمینههایش فراهم شده باشد.
الان برای درآمدزایی تئاتر سراغ ستارهها و چهرههای سینمایی میروند، این روش جواب میدهد؟
نه! تئاتر متفاوت با سینما است. شاید در سینما چهره و شهرت تاثیر بگذارد ولی در تئاتر به معنای واقعی تاثیرگذار نیست. شاید تعدادی برای دیدن چهره یک ستاره به سالن تئاتر بیایند، اما تماشاگر تئاتر نمیشوند. برای تماشاگر تئاتر کسی مطرح است که در عرصه تئاتر در ابعاد مختلف توانایی داشته باشد. او برای یک اثر فرهنگی و هنری به معنای تئاتر میآید. البته من نمیخواهم بگویم سینما جایگاه خودش را ندارد. دو تعریف کاملا متفاوت هستند. چگونگی استفاده از بازیگر مهم است. آیا شما بازیگر را به دلیل توانمندیهایش انتخاب کردید یا به دلیل انتخاب مناسب برای آن نقشی به او دادهاید؟ یا صرفا خواستهاید، تماشاگر جذب کنید و یک تیتر و یک برند داشته باشید؟ همانطور که بسیاری از هنرمندان شایسته تئاتری به سینما رفتهاند، اشکالی ندارد از سینما هم کسی وارد تئاتر شود، اما این حضور به صرف گیشه داشتن دلیل موجه و انتخاب درستی نیست. شاید در حد و حدودی جواب گیشه و هزینهها را بدهد اما این دیگر جریانساز نمیکند و نمیتواند تئاتر را جلو ببرد و حرکتی را در آن ایجاد بکند. با تمام این احوال تماشاگر به طرف سالنهای تئاتر میآید. بهخصوص اگر کاری باشد که با آن ارتباط برقرار کند حتما میآید و کار پربیننده میشود. این بستگی به کیفیت کار دارد و انتخاب آن متن که آیا جوابگوی خواستههای مخاطب هست یا نه؟ آیا با تماشاگر خود ارتباط برقرار میکند؟ آیا حرفی برای گفتن دارد؟ آیا نیازها و خواستههای مخاطب را در ابعاد مختلف اجتماعی، اخلاقی، سیاسی و غیره پاسخگو هست؟ یک بخش دیگر هم توانمندی اجرایی است. آن بخش هنری و جذابیت هنری کار است.
اصلا امروز تئاتر تماشاگر دارد؟
بله دارد. تا این عنوانها و اعتبارها هست مردم میآیند کارها را میبینند. نمیتوانیم بگوییم تماشاگر نیست. اگر تئاتر به صورت گسترده خودش حرکتهایی را انجام بدهد، تماشاگر فراوان خواهد داشت. ضمن اینکه بازتاب اجتماعیاش را خواهیم دید. الان نمیتوانیم بازتاب اجتماعیاش را ببینیم. به دلیل این پراکندگی و آشفتهبازاری و مشکلات و معضلاتی که وجود دارد، نمیتوانیم این را ببینیم. در حقیقت باید زمینههایش آماده باشد. وقتی با مسئولان حرف میزنیم این حرفها را باور و تمایل دارند که کاری انجام بشود. حتی وقتی با مراکز و جاهایی که در ارتباط با بودجه است، صحبت میکنیم، خواستههای جامعه تئاتر را رد نمیکنند اما در عمل کاری انجام نمیشود و نمیدانیم چرا این طور است؟ مثلا برای ساختن سالن، اعتباراتی مشخص شده، زمین هم مشخص شده، کلنگ ساختمانی هم زده شده و قرار بوده که ساخته بشود ولی در عمل ساخته نمیشود. چرایی این را متوجه نشدیم که چرا تداوم پیدا نمیکند.
آیا سالنسازی در تهران به قاعده بوده است؟
در حقیقت در تمام این سالها دو تا سالن ایرانشهر ساخته شده که قبلا سوله بوده و کارکردی نداشته و به همت شهرداری ساخته شده است. ولی هیچ سالن دیگری در تهران با این جمعیتی که داریم، ساخته نشده است. اگر سالنهایی هم هست، به درد تئاتر نمیخورند و استانداردهای لازم برای یک تئاتر را ندارند. برای مثال صحنه دارای عمق نیست. امکانات دیگر مانند آکوستیک و خود سالن و صحنه با همدیگر همخوانی ندارند و معلوم است که برای تئاتر ساخته نشدهاند. بیشتر برای سخنرانی و برنامههای محدود است.
شاید انجام نشدن کارها به این دلیل باشد که خانه تئاتر به لحاظ مدیریتی و اجرایی دستاندرکار نیست و نمیتواند این مشاورهها و ایدهپردازیهایی که میکند به لحاظ عملیاتی جلو ببرد.
بهطور طبیعی خانه تئاتر زمینه اجرایی ندارد و بودجه و امکاناتی در اختیارش نیست. ما در اینجا مسائل صنفی و حقوقی هنرمندان خودمان را نه تنها برای اعضا که حتی برای افراد غیرعضو هم پیگیری میکنیم. حتی زمینههای عدم اجرا را هم دنبال میکنیم که چرا اجرا نمیشود. یعنی ما خسته این راه نشدهایم. رها نمیکنیم تا ببینیم مسئولان خودشان چه کاری میکنند. همواره تکرار میکنیم. به یک معنای دیگر زمانی گفتم بیایید بیانیههای جشنوارههای مختلف در طول سالها را جمعآوری کنیم، میبینید از آن اولی تا آخرینش انگار یکی هستند. واقعیت این است که تئاتر کار مشکلی است. من ارزش فوقالعادهای برای تئاتر قائل هستم. ازخودگذشتگی و از همه چیز زدن بدون اینکه دنبال مسائل مالی بروند، از ویژگیهای این کار است. حتی اگر پول داده بشود آنقدر نیست که جوابگوی نیازها باشد. واقعا کسی که این همه انرژی و نیرو برای کار تئاتر میگذارد، یک عشق است در جامعه تئاتری که سعی میکند با بودن تمام مشکلات به نوعی ادامه بدهد و چراغ تئاتر را روشن نگه دارد.
الان وضعیت فارغالتحصیلان تئاتر چقدر همسان و هماهنگ به نیاز تئاتر کشور است؟
من بارها این مسئله را عنوان کردهام که ما مسئولیتی در قبال جوانهای خودمان داریم. وقتی یک جوان برای ادامه تحصیل در تئاتر چهار سال حتی به برخی از نقاط دورافتاده میرود و دور از خانواده به سر میبرد و هزینه بسیاری هم میکند، اما بعدش امکان کار وجود ندارد، دچار سرخوردگی میشود و افسردگی و ناهنجاریهایی در پی خواهد داشت. اگر لازم نداریم چرا این همه فارغالتحصیل تئاتر داریم؟ رقمهای مختلفی عنوان میشود که بین 700 تاهزارو200 فارغالتحصیل در سال داریم. شما 700 نفر هم نه، 300 نفر در نظر بگیرید. اگر این تعداد را لازم نداریم چرا این همه آموزش میدهیم؟ باید فکر اساسی برای این مشکل کرد. این سرمایهگذاری به نظرم بیمورد است. اینها باید با برنامهریزی و هدف باشد و همه جوانبش سنجیده شده باشد. از همه مهمتر اعتقادم این است که این را باور داشته باشیم که نه در حرف، در عمل هنر تئاتر یک هنر بسیار تاثیرگذار و توانمند است که بسیاری از ناهنجاریها و مشکلات را برطرف میکند. با انسان و مسائل و خواستهای انسان، مسائل اجتماعی و تربیتی و بایدها و نبایدها سروکار دارد. علاوه بر آن با روحیات و خلقیات سروکار دارد و باید پاسخگوی بخشی از این نیازها باشد. اگر این دید را برایش نداشته باشیم، بهطور طبیعی ارزش آن چنانی هم برایش قائل نیستیم. به همین دلیل گفتهام قبل از آنکه خواهان کمکهای مادی باشیم باید خواهان کمکهای معنوی باشیم. اگر مسائل معنوی و مسائل خارج از مادی وجود داشته باشد، حمایتهای معنوی حمایتهای مادی را در پی خواهد داشت. لزوما باید تئاتر را به معنای واقعی تئاتر باور داشته باشیم. با تعریف تئاتر آن را باور داشته باشیم.
بودجه تئاتر کم است، اما کاری که تئاتریها میکنند کمتر از آن چیزی نیست که هنرمندان در سینما و تلویزیون انجام میدهند، اما در آنجا سیستم و برنامهای وجود دارد که دستمزدهای مشخص و گاهی هم به اندازه به هنرمندان میدهند چرا نباید تئاتر از چنین امکانی برخوردار باشد با آنکه متولی آن هم وزارت ارشاد است. حتی قرارداد تیپ خانه تئاتر هم عملیاتی نشده است؟
برای خودم هم سوال است که چرا این اتفاق نمیافتد. شاید هنوز تئاتر را با واقعیتهای خودش قبول نکرده باشند. یعنی شاید فکر میکنند که اگر تئاتر هم نباشد، اتفاقی نمیافتد. اما در مقولههای دیگر این خودش را نشان میدهد. تلویزیون خوراک میخواهد. بهطور طبیعی آنجا نیاز دارند که برنامه روی آنتن بفرستند که مردم ببینند. اما شاید احساس میکنند که تئاتر حالا نبود اتفاقی نمیافتد.
این شعار تئاتر برای همه دیگر در این وسط با چه هدفی مطرح شد؟
تئاتر برای همه باید امکانات همهجانبهاش در نظر گرفته شود که همینطوری من هم میتوانم خیلی از مسائل را عنوان بکنم. فقط در گفتن نیست، در عمل هم هست. ما باید همهچیز را در آن راستای خودش قرار بدهیم که با حرفی که میزنیم با همدیگر منطبق باشد. زمانی که مسئولانی آمدهاند و دلسوزی کردهاند و توانمندی داشتهاند که امکانات بیشتری بگیرند و توانستهاند با تئاتریها ارتباط بهتری بگیرند. ناگهان وضعیت عوض شده و جریانسازی مثبتی در زمینه تئاتر شکل گرفته است. تئاتریها اصلا زیاده خواه نیستند. با کمی امکانات پر و بال میگیرند. ولی جاهایی بعضی مواقع شکل بازدارنده به خود میگیرد، این حرکت تئاتر را کند میکند و به آن شکل ساکن میدهد. با این احوال آن چیزی که چراغ تئاتر را روشن نگه داشته، بچههای تئاترند که در هر شرایطی با هر مشکلی که بوده ساختهاند و سعی کردهاند کار کنند. این جای قدردانی دارد باید از این پتانسیل حداکثر بهرهبرداری را کرد تا در جریان فرهنگی و هنری بشود حداکثر بهره را ازش برد. ما هم ماندهایم که اشکال در کجا است.
فکر نمیکنید مشکل از آمد و شد زیادی مدیران است؟
بله این هم هست. مشکل مدیریتی بهطورطبیعی وجود دارد. این کاری تخصصی است و هرکسی نمیتواند مدیر تئاتر بشود. این جایگاه خودش را دارد. باید آدم متخصص و دلسوز و آگاه را مدیر فرهنگی کرد تا بتواند پیشرفت بکند. اگر متخصصی را در جایی بگذارید که جایگاهش نیست، بهطور طبیعی او هم نمیتواند کاری را انجام بدهد. هر کاری که زمینههای تخصصی و آگاهی و دانش خود را طلب میکند، باید بتواند تاثیرگذار باشد ضمن اینکه آن متخصص کارش را هم دوست داشته باشد. اگر همه اینها در کنار هم قرار بگیرد امکانپذیر میشود.
خودتئاتریها میتوانند به سمت مدیریت بروند؟
بله، خودشان هم میتوانند اما نکتهای را بگویم. تئاتری کارش بازیگری و کارگردانی است و مدیر هنری کارش چیز دیگری است. مدیر هنری حتما نباید یک بازیگر، کارگردان و نمایشنامهنویس باشد. ولی باید در زمینه تخصص، آشنایی، آگاهی و احاطه داشته باشد. مدیر هنری هم تخصص خاص خودش را دارد. تئاتری یک تئاتری است و شاید مدیریت نداند به معنای کار اداری چه باید بکند و نکند. ما مدیر هنری میخواهیم.
امسال وضعیت تئاتر را چگونه ارزیابی میکنید؟
احساس رضایتم این است که تماشاگر به سالنها آمدهاند، اما باید پاسخ این علاقهمندی را داد تا این تماشاگران را حفظ کرد. یکی از مشکلاتی که وجود دارد، این آشفتگی مشخص نبودن تعریف سالنها است. با آنکه گروههای حرفهای، دانشگاهی، آماتوری، تجربی و غیره داریم. سالن هم باید همین تعاریف را داشته باشد. باید بدانیم کدام سالن حرفهای تئاتر است و کدام سالن آماتوری و دانشجویی است و جایگاه اینها کجا است. کسی که میخواهد برود تئاتر، باید بداند چه انتظاری از این نمایش باید داشته باشد. شما وقتی میبینید کار فوقالعاده را از همه جوانب، تماشاگر میپسندد اما بعد از آن وقتی یک کار ضعیف ارائه میکنید در همان سالن، این دیگر نشان میدهد سالن اهداف مشخصی را دنبال نمیکند، پراکنده میشود و نمیداند به کجا میرود. از تئاتر چه میخواهد و آیا به او چیزی میدهد یا نمیدهد و مسائل فراوانی که در این زمینهها وجود دارد. باید هر کدامش در زمینه خودش کارشناسی شود و بتوانیم در یک روند صحیح حرکت سازندهای را انجام دهیم که ارزشهای فرهنگی و هنری داشته باشد و از شایستگی نسبتا کاملی برخوردار باشد. آن موقع کمبودهای دیگرش را جبران کنیم. کمبودهای جنبی دیگری هم هست. این کمبودهای جنبی میطلبد، اول زمینههای دیگر مساعد شده و ما از آنها فارغ شویم، سپس به کیفیتهای بالاتر بپردازیم.
در یکسال اخیر شورای حمایت وارد فضای تئاتر شده است؟
این شوراهای عجیب و غریب و تغییرات و مسائلی از این قبیل به اعتقادم راهکار رسیدن به آن اهداف واقعی نیست. اینها خودش یک آشفتگی دیگری را به وجود میآورد. یک روندی ایجاد میشود، بچههای تئاتری دارند خودشان را با آن هماهنگ میکنند و با آن منطبق میشوند که چگونه باید کار بکنند، یکدفعه بههم میریزد و باعث میشود خصوصیات زمینههای قبلی نیز از دست برود. چرا دائما این کارها را میکنیم و براساس چه برنامهای؟ چند سالی با این حداقل دستمزدی که تعیین کرده بودیم، این قرارداد تیپ اجرا میشد و تئاتری داشت خودش را با آن وفق میداد و با یک امیدی، جلو میرفت، چرا آن را کنار میگذاریم؟ و چرا معانی تازهای برایش میتراشیم؟ واقعا چه اهدافی را دنبال میکنیم. اگر مشکلات دیگری هست، مثلا مشکل بودجه داریم، خب همین مشکل بودجه را حل بکنیم. بیاییم مشکلات دیگری به جامعه تئاتری اضافه نکنیم، اینها هرکدام مسائلی است که ما را از آن جایگاه و خاستگاه اصلی خودمان دور میکند. همه مسئولان هم ستیزی با بیان این مشکلات نمیکنند و میگویند درست میگویید اما در عمل هیچ اتفاقی نمیافتد.
امسال هم مسئله مالیات گرفتن از هنرمندان تئاتر مطرح شده بود، آن را به کجا رساندهاید؟
چند سالی به دنبال این بودیم که این مسئله را حل و فصل کنیم. سه، چهار سال پیش بود، شکایتی را به دیوان عدالت اداری فرستادیم در این زمینه که این قضایا دنبال بشود. مسائلی از طرف اداره مالیات مطرح شد، طبق بندلام ماده 139 کلیه هنرمندان که حتی با تعریف خاصی، اسم هم یکییکی آوردهاند،؛ شامل چه کسانی میشود، معاف از مالیات هستند. اما در کنارش مسئله دیگری را عنوان کردهاند، کسانی از مالیات معاف هستند که اظهارنامه مالیاتی را پر کرده باشند و یک تاییدیه داشته باشند که هنرمند هستند. به کسانی هنرمند اطلاق میشود که مجوز رسمی از وزارت و فرهنگ اسلامی داشته باشند. ما درباره مجوز بارها توضیح دادهایم بهخصوص در رابطه با خانه تئاتر، ما کسانی را عضو میکنیم که در واقع حرفهایهای تئاترند. خانه تئاتر مجوزی برای حرفهای بودن اعضایش است. ضمن اینکه خانه تئاتر مجوز رسمی از وزارت ارشاد دارد پس تمام کسانی که در این خانه هستند، دارای مجوز از این وزارتخانهاند و در حقیقت این مسئله حل شده است و به داشتن معرفینامه نیازی نیست. مگر میشود هنرمند هر جا میرود صد دفعه خودش را معرفی کند؟ بگوید من هنرمندم، مرا بپذیرید و از مالیات معافم کنید. مسئله دیگر در زمینه اظهارنامه، برخی از بچههایمان آنقدر گرفتار هستند و برخی در شهرستان هستند، زمانی که باید اظهارنامه پر کنند و تحویل بدهند، زمانی است که شاید فراموش کرده باشند. یعنی به یادشان نباشد که این کار را بکنند. بعد هم اظهارنامه را متوجه نمیشوم. اظهارنامه زمانی باید داده بشود که شما دارای دفاتر رسمی باشید. وقتی دفاتر رسمی ندارید چطور میخواهید این اظهارنامه را پر بکنید؟ ما با مشکلات دیگری هم مواجه شدیم که هنوز هم با آنها دست به گریبانیم. خودم از کسانی هستم که همواره مالیاتم را پرداختم. من مالیات را میپردازم که دچار مشکلی نشوم اما همواره این را خواستهام و همه چیزم را با قرارداد نوشتهام. من مالیات را پرداختهام و خواهش میکنم رسید پرداخت مالیات به اداره دارایی را به من بدهید. همین اتفاق برای دوستان دیگری هم افتاده که بعدا اظهارنامه مالیاتی پر کردهاند و بعدا گفتهاند این قدر از قبل بدهکارید. بخش دیگر که مشکل اساسی ایجاد میکند، این است که ما مدیر تولید نداریم و به همین دلیل با کارگردان برای اجرای یک اثر نمایشی قرارداد بسته میشود. او باید مبالغی را به عوامل دیگر بدهد. سندی که آنجا میرود، نوشته شده این مبلغ بابت این آقا و کارگردان پرداخته شده است. حالا او باید برود خودش را اثبات کند که این مبلغ را بین آدمهای مختلف تقسیم کرده است. - رضا آشفته- عکس:محسن رضایی / بهار
Loon Copter پهپاد شگفت انگیز با قابلیت شنا در سطح و زیر آب
آخرین فهرست از پرشتابترین سوپراسپرتهای دنیا+تصاویر
آیا آیفون ۷ واقعی این شکلی است؟+تصاویر
تصاویر/ کولاک شرق امریکا را فلج کرد
مایکروسافت مدلهای جدید سرفیس بوک، سرفیس پرو ۴ و سرفیس پن را معرفی کرد
بهترین فیلمهای سال ۲۰۱۵ از نگاه منتقدان
پرواز از نیویورک به دبی، تنها در ۲۲ دقیقه
کدام تکنولوژی صفحه نمایش برای تلویزیونها بهتر است؛ LCD یا OLED؟
نخستین ساختمان جهان با پیست اسکی
هتلهایی ۵ ستاره در آسمان!+تصاویر